آنهایی که با غیر تو بستند، باختند و کسانی که به غیر تو مشغول شدند ضرر کردند
- ۰ نظر
- ۰۱ بهمن ۰۲ ، ۱۱:۵۷
آنهایی که با غیر تو بستند، باختند و کسانی که به غیر تو مشغول شدند ضرر کردند
حمد و ستایش میکنم خدایی را که کسی نمیتواند مانع بخشش او شود. امانتها نزد او ضایع نمیشود. هر کس که ناله کند، بر او رحم میکند. فرستنده سودها، شنونده دعاها، دورکننده نگرانیهاست. پس معبودی جز او نیست و چیزی با او برابری نمیکند. او شنوا و بینا و مهربان و آگاه و بر هر کاری تواناست.
امروز روز میلاد مسعود امام رضا (علیهالسلام) است. دوست داشتم که چنین روزی را در مشهد باشم ولی توفیق نبود. در محل کار، پشت میز و سیستم مشغول کار بودم. پنجره باز بود. صدایی از بیرون آمد و فضا را پر کرد: آمدم ای شاه سلامت کنم... با نوای محمد اصفهانی. نمیدانم قبلاً شنیده بودم یا نه. به نظرم قسمتهایی از آن را شنیده بودم. آشنا بود. فایل کامل را دانلود کردم و بارها و بارها و بارها گوش کردم... گویی که خودم را در حرم تصور کردم.
خدایا! ای کسی که اگر عطا و بخشش کنی، پشیمان نمیشوی
و اگر عطا کنی، بدون منت میبخشی و اگر منع کنی، بر پایه تجاوز و ظلم نیست
اگر کسی این عطا و بخششت را سپاسگزاری کند، به او پاداش میدهی در حالی که این شکرگزاری را خودت به او الهام کردی و توانش را خودت به او دادی
خدایا به عزتت سوگند، اگر مرا از در خانهات برانی، جایی نخواهم رفت و از چاپلوسی کردن نسبت به تو پا پس نمیکشم. چرا؟ به خاطر اینکه به قلبم الهام شده است که کرم و گستردگی رحمتت بیش از اینهاست… اصلا به فرض که بخواهم جایی بروم، بنده جز در خانه مولایش کجا را دارد که برود؟ مخلوق به چه کسی جز خالقش میتواند پناه برد؟
الهی، هر گاه با خودم گفتم که مهیا و آماده شوم تا در پیشگاهت بایستم، با تو راز و نیاز کنم، نماز بخوانم، چشمانم روی هم رفت و خوابم گرفت… گفتم یک زمان دیگری با تو صحبت خواهم کرد… یا اینکه یک گرفتاری برایم پیش آمد و نتوانستم با تو خلوت کنم…
خدایا من باسپاس و تشکر از تو شروع می کنم…
به من اذن دادی که تو را بخوانم و از تو بخواهم
الهی، پس صدای من را بشنو که تو شنواترینی
و دعایم را اجابت کن که تو مهربان ترینی
چه سختی های زیادی که برایم آسان کردی
چه غم و اندوه هایی که از دل من زدودی
چه لغزش ها و اشتباهاتی که از من بخشیدی
چه بلاهایی که از من دور کردی
خدایا از تو ممنونم… بابت همه اینها… به خاطر همه نعمت هایت
امروز کمی زودتر از بقیه روزها به دانشگاه رسیدم. دلم خیلی گرفته بود. هنوز فرصت داشتم. خیابان را عوض کردم و به سمت شهدای گمنام دانشگاه رفتم. کسی آنجا نبود. مشغول شدم: بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین ...
یک بار دیگر توفیق شد که در ایام ماه رجب، زیارت امام رضا (علیهالسلام) نصیبمان شود. سال قبل نیز در همین ایام یعنی از دهم رجب تا سیزدهم رجب مشهد بودم و از امام رضا (علیهالسلام) خواستم که در این ایام همیشه توفیق زیارت باشد؛ چرا که اولاً ماه رجب، ماه زیارت و بخصوص زیارت علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) است و ثانیا در این چند روزی که گفتم، دو میلاد خجسته وجود دارد: میلاد جواد الائمه (علیهالسلام) و میلاد امیر المومنین (علیهالسلام). خود حضرت فرمودند که هیچ میلادی پربرکتتر از میلاد فرزند دلبندشان نیست و چه توفیقی از این بالاتر که در این ایام زائر مشهد الرضا باشیم. الحمدلله رب العالمین.
اولین محرمی بود که با همسرم به هیئت میرفتم. سال قبل به دلیل ابتلا به کرونا از هیئت جاماندم و در بیمارستان بستری بودم. طبق سنت هر ساله، هیئت حاج محمود بعدازظهرها جلسه دارد. از آن جایی که تهران نبودیم، بهصورت مجازی هیئت را دنبال میکردیم. حاج محمود شروع به خواندن کرد: