۲۲ شهریور ۱۴۰۳ ، ۱۲:۱۴
مسعود ــ
شرم از درخواست نیاز | داستان کوتاه
چشم باز کردم و از خواب بیدار شدم. نگهبانِ زندان اندکی غذا برایم گذاشته بود. با اینکه خیلی گرسنه بودم ولی تمایلی به غذا نداشتم. دلم گرفته بود. غل و زنجیر اذیتم می کرد. این روزها زندان و قید و بند خیلی بر من سخت می گذشت. البته که قبلا هم در راه مبارزه با ظلم و جور طاغوت به زندان افتاده بودم و آزاد شده بودم. ولی این بار به ستوه آمده بودم.
دستهبندی
-
شاکرانه
(۱) -
نوآورانه
(۱) -
ماهرانه
(۱) -
شاعرانه
(۲) -
سیستم و تفکر سیستمی
(۲) -
عکاسخانه
(۴) -
تماشاخانه
(۴) -
مدیریت منابع انسانی
(۱) -
حدیثخانه
(۷) -
کتابخانه
(۵) -
کریمانه
(۳) -
خاطرات و سفرنامه
(۴) -
مناجاتنامه
(۸) -
حکیمانه
(۱۲) -
معرفینامه
(۶)
کلمات کلیدی
- دل نوشته
- آشنایی با بهترینها
- حدیث
- خلاصه نویسی
- مناجات
- معرفی کتاب
- توسعه فردی
- در لحظه
- نقشه ذهنی
- امام رضا (علیه السلام)
- عکسها و تصاویر
- حاج محمود کریمی
- نوشتن
- تولید محتوا
- سفرنامه
- شعر
- خاطره بازی
- امام حسن (علیه السلام)
- معرفی فیلم
- داستان نویسی
- تصمیمگیری
- استراتژی
- نوا
- مدیریت سیستمها
- دکتر عادل آذر
- پیچیدگی
- تفکر سیستمی
- وبلاگ نویسی
- تفسیر قرآن
- داستان کوتاه
آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
پیوندها
بایگانی
- آبان ۱۴۰۳ (۱)
- مهر ۱۴۰۳ (۲)
- شهریور ۱۴۰۳ (۲)
- مرداد ۱۴۰۳ (۲)
- تیر ۱۴۰۳ (۱)
- خرداد ۱۴۰۳ (۱)
- فروردين ۱۴۰۳ (۱)
- اسفند ۱۴۰۲ (۱)
- بهمن ۱۴۰۲ (۱)
- آبان ۱۴۰۲ (۳)
- مهر ۱۴۰۲ (۱)
- تیر ۱۴۰۲ (۴)
- خرداد ۱۴۰۲ (۳)
- ارديبهشت ۱۴۰۲ (۲)
- فروردين ۱۴۰۲ (۳)
- اسفند ۱۴۰۱ (۲)
- بهمن ۱۴۰۱ (۲)
- دی ۱۴۰۱ (۱)
- آذر ۱۴۰۱ (۲)
- آبان ۱۴۰۱ (۴)
- شهریور ۱۴۰۱ (۲)
- مرداد ۱۴۰۱ (۲)
- تیر ۱۴۰۱ (۷)