یادداشت‌های مسعود شکری

سلام خوش آمدید
فاخته و نوای کوکو | درسی از خیام

 

همه‌ ما صدای "کوکو کوکو" را شنیده‌ایم. شاید بیشتر از هر پرنده‌ای، صدای فاخته در ذهن ما حک شده باشد. این صدا همیشه در گوش ما می‌پیچد، حتی وقتی که در خیابان قدم می‌زنیم یا کنار پنجره‌ای نشسته‌ایم. این که همگی صدای فاخته را می‌شناسیم، یعنی این که این صدا برای ما آشناست. اما شاید هیچ‌گاه از خود نپرسیده‌ایم که این "کوکو" به چه معناست؟ (البته غیر از معنای کوکویی که غذاست 😉)

  • ۰ نظر
  • ۱۳ فروردين ۰۴ ، ۱۴:۰۰
نامگذاری برای سال جدید

در بسیاری از کشورها، سیاستمداران و رهبران هر ساله برای آن سال نام و شعاری را انتخاب می‌کنند. این شعارها معمولاً برای انگیزش مردم، هدایت اهداف ملی یا اجتماعی و ایجاد همبستگی بیشتر در جامعه انتخاب می‌شوند. مثلا امسال در ایران با عنوان "سرمایه گذاری برای تولید" نامگذاری شده است.

  • ۰ نظر
  • ۱۰ فروردين ۰۴ ، ۱۶:۱۴
8 راه برای شکوفایی در سال جدید

سایت psychology today یکی از معتبرترین سایت ها و نشریات در حوزه روانشناسی می باشد. بد نیست هر از چندگاهی به آن سری بزنید و از مطالب مفید آن استفاده کنید و آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. به همین منظور در حال گشت و گذار در این سایت بودم که مطلبی را برای شروع سال جدید یعنی 2025 یافتم و از آنجایی که الان که در حال مطالعه آن بودم، ابتدای سال 1404 می باشد، با خودم گفتم می توان از نکات آن برای سال جدید خودمان استفاده کنیم. اما همیشه در مطالعه هر متنی باید نگاه انتقادی خود را داشته باشیم تا به رشد خودمان کمک کرده باشیم و این طور نباشد که بدون تفکر و فقط طوطی وار بخوانیم و قبول کنیم. لذا این مطلب یک جور تمرین برای تفکر انتقادی هم هست!

  • ۰ نظر
  • ۰۳ فروردين ۰۴ ، ۱۵:۳۸
عادت متوسط و معمولی بودن

معمولا اول هر سال تب و تاب برنامه ریزی شدت می یابد و با آغاز سال جدید و فصل نو، تصمیم برای نو شدن و تازه شدن می گیریم. حتما لیست بلندبالایی از اهداف برای سال بعد می چینیم و احتمالا برای رسیدن به این اهداف باید عادت های جدیدی هم ایجاد کنیم؛ چرا که با همان عادت های قدیمی نمی توان توقع دستاورد جدیدی داشته باشیم.

  • ۰ نظر
  • ۰۱ فروردين ۰۴ ، ۱۰:۰۰
فقط ادامه بده

دستش را روی شانه‌ام می‌گذارد و می‌گوید:  

«هر کاری می‌کنی، فقط ادامه بده…»  

معنای نصیحت واقعی

وقتی می‌خواهیم کسی را نصیحت کنیم، معمولاً خیلی وقت‌ها اینطور فکر می‌کنیم که باید به نقطه ضعف‌هایش اشاره کنیم و از او انتقاد کنیم. البته که خیلی وقت ها هم با دلسوزی این کار را انجام می‌دهیم اما واقعیت این است که نصیحت درست، اصلاً اینطور نیست. آیت‌الله جوادی آملی در معنای نصیحت واقعی فرمایشی دارند:

خواب خوب

همه ما روزانه به طور متوسط بین 6 تا 8 ساعت می‌خوابیم ولی چقدر درباره این موضوع فکر کرده‌ایم؟ درباره این خواب چقدر تحقیق کرده‌ایم؟ حقیقت خواب چگونه است؟ فقط برای این است که خستگی‌مان دربرود تا روز بعدی را با انرژی کافی شروع کنیم؟ اصلا می‌توانیم چند روز پشت سر هم نخوابیم؟ خواب‌هایی که می‌بینیم چه معنی می‌دهد؟ چرا بعضی وقت‌ها در هم است و هیچ معنایی نمی‌دهد؟ چرا اصلا برای مدتی خواب نمی‌بینیم یا اصلا یادمان نمی‌آید؟ وقتی بین 6 تا 8 ساعت می‌خوابیم یعنی یک چهارم یا یک سوم شبانه روز را خوابیده‌ایم به معنای دیگر یعنی یک چهارم یا یک سوم عمرمان را خوابیده‌ایم... پس با توجه یه این عدد و حجم منطقی است که بیشتر درباره این موضوع فکر کنیم.

دوازده مرد خشمگین

 قبلا گفته بودم که در انتخاب فیلم سخت­گیر هستم. این فیلم را دکتر معرفی کرد. البته اولش هم این نکته را گفت که ممکن است ده دقیقه اول کمی از دیدن ادامه آن پشیمان شوی ولی تا ده دقیقه دوام بیاور و آن را ادامه بده و بهت قول می­دهم که بعد از آن دیگر چشم از آن برنداری... همین طور هم شد. با اینکه یک فیلم سیاه و سفید، طولانی و همه در یک اتاق بودند ولی خیلی جالب بود. در ادامه به بررسی این فیلم و درس­ها و نکات آن پرداخته خواهد شد.

زندگی بافتن یک قالیست

امروز برای خرید شیرینی به یک قنادی رفتم. برای پرداخت در صف ایستادم. انتظار در صف‌ها فرصتی است برای فکر کردن و دقت به جزئیات اطراف. در همین حین، نگاهم به دیوار آن طرف فروشگاه افتاد. تابلویی کوچک، اما پرمفهوم آنجا بود. روی تابلو نوشته‌ای توجه‌ام را به خود جلب کرد: 

وای بر کم فروشان

سر کلاس بودیم. استاد کمی دیر به کلاس رسید. اول که خیلی عذرخواهی کرد و گفت که چه مشکلی برایش پیش آمده است. بعد هم آن چند دقیقه را جبران کرد. درسش هم به گونه‌ای بود که هر لحظه‌اش قابل استفاده بود. حتی خندیدن‌ها و مزاح کردن‌ها برای اینکه فضای کلاس شاداب باشد، همراه با حکمت و درس بود... در همان جلسه‌ای که کمی دیر رسیده بود، نکته‌ای از قرآن برایمان گفت که «وای بر کم فروشان...»... این آیات را که قبلا خوانده بودیم ولی فکر نمی‌کردیم که مصداق این آیات شاید خودمان هم باشیم... مگر ما تاجر، فروشنده یا کاسب هستیم که کم فروشی کنیم؟

یادداشت‌های مسعود شکری