۳ مطلب با موضوع «کریمانه» ثبت شده است

شرم از درخواست نیاز | داستان کوتاه

شرم از درخواست نیاز | داستان کوتاه

چشم باز کردم و از خواب بیدار شدم. نگهبانِ زندان اندکی غذا برایم گذاشته بود. با اینکه خیلی گرسنه بودم ولی تمایلی به غذا نداشتم. دلم گرفته بود. غل و زنجیر اذیتم می کرد. این روزها زندان و قید و بند خیلی بر من سخت می گذشت. البته که قبلا هم در راه مبارزه با ظلم و جور طاغوت به زندان افتاده بودم و آزاد شده بودم. ولی این بار به ستوه آمده بودم.

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه

شریفه بنت الحسن (علیها سلام)

شریفه بنت الحسن (علیها سلام)

امسال برای اولین بار مسیر حله را برای پیاده روی انتخاب کرده بودیم. شب در منزل یکی از برادران عراقی ماندیم. آنجا پذیرایی مفصلی از ما شد. حمام و وای فای هم داشت (این دو عامل در انتخاب مبیت بسیار تاثیرگذار است). سه تن از همشهری های عزیز اصفهانی مون هم در آن منزل بودند. صبح موقع رفتن، گفتند که جلوتر که بروید، مزار شریفه بنت الحسن (1) است. یک خیابان فرعی است ولی ماشین مجانی آنجا هست، حتما بروید و زیارت کنید که صاحب کرامت فراوانی است.

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه

ای ماهی دریا برایت گریه کرده

ای ماهی دریا برایت گریه کرده

هفت صفر بود. قبل از کرونا که معمولا در این ایام تهران بودم، حتما خودم را به روضه حاج محمود می‌رساندم ولی امسال اصفهان بودم و اصلا امکان نبود. حتی اتوبوس هم برای رفتن به تهران نبود. همه اتوبوس‌ها راهی اربعین شده بودند. روضه امسال، صبح بود. من هم زودتر راهی محل کار شدم تا در مسیر، از روضه آنلاین بهره‌مند شوم. حاج محمود هم همان نوحه معروف را خواند:

ادامه مطلب
۰ ۰ ۱ دیدگاه


یادداشت‌های مسعود شکری
معرفی
آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
پیوندها
بایگانی