۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خاطره بازی» ثبت شده است

حاشا و کلا

حاشا و کلا

 اولین محرمی بود که با همسرم به هیئت می‌رفتم. سال قبل به دلیل ابتلا به کرونا از هیئت جاماندم و در بیمارستان بستری بودم. طبق سنت هر ساله، هیئت حاج محمود بعدازظهرها جلسه دارد. از آن جایی که تهران نبودیم، به‌صورت مجازی هیئت را دنبال می‌کردیم. حاج محمود شروع به خواندن کرد:

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه

شریفه بنت الحسن (علیها سلام)

شریفه بنت الحسن (علیها سلام)

امسال برای اولین بار مسیر حله را برای پیاده روی انتخاب کرده بودیم. شب در منزل یکی از برادران عراقی ماندیم. آنجا پذیرایی مفصلی از ما شد. حمام و وای فای هم داشت (این دو عامل در انتخاب مبیت بسیار تاثیرگذار است). سه تن از همشهری های عزیز اصفهانی مون هم در آن منزل بودند. صبح موقع رفتن، گفتند که جلوتر که بروید، مزار شریفه بنت الحسن (1) است. یک خیابان فرعی است ولی ماشین مجانی آنجا هست، حتما بروید و زیارت کنید که صاحب کرامت فراوانی است.

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه

دفتر پیداشدگان

دفتر پیداشدگان

این عکس را در اولین سفر متأهلی که به مشهد رفتم، گرفتم. در آخرین لحظاتی که در حرم بودم، هنگام وداع، خودم را در کنار این در یافتم. گویی که خودم را و حتی همسرم را در همین حرم پیدا کردم.

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه


یادداشت‌های مسعود شکری
آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
پیوندها
بایگانی