به وقت ساعت هشت
یک بار دیگر توفیق شد که در ایام ماه رجب، زیارت امام رضا (علیهالسلام) نصیبمان شود. سال قبل نیز در همین ایام یعنی از دهم رجب تا سیزدهم رجب مشهد بودم و از امام رضا (علیهالسلام) خواستم که در این ایام همیشه توفیق زیارت باشد؛ چرا که اولاً ماه رجب، ماه زیارت و بخصوص زیارت علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) است و ثانیا در این چند روزی که گفتم، دو میلاد خجسته وجود دارد: میلاد جواد الائمه (علیهالسلام) و میلاد امیر المومنین (علیهالسلام). خود حضرت فرمودند که هیچ میلادی پربرکتتر از میلاد فرزند دلبندشان نیست و چه توفیقی از این بالاتر که در این ایام زائر مشهد الرضا باشیم. الحمدلله رب العالمین.
حمید طهماسبی
امروز مشغول بررسی کردن پادکست کارنکن بودم (چون وقت زیادی را در ماشین میگذرانم، ترجیح میدهم از این وقت برای گوش کردن پادکست استفاده کنم). چشمم افتاد به گفتگو با حمید طهماسبی همبنیانگذار و مدیرعامل خدمت از ما.
درسهایی از نهجالبلاغه (1)
از ظهر تا ساعت 19:30 سرکلاس بودم. خسته و کوفته به اتاق برمیگشتم که یادم آمد دوشنبه شبها استادمان (دکتر مرتضی جوانعلی آذر) از ساعت 20 تا 21 جلسه نهجالبلاغه خوانی دارند. از طرف دیگر، یکی از دوستان که ارشد نهجالبلاغه میخواند، دنبال موضوع برای پایان نامه بود، با خودم گفتم به جلسه دکتر بروم و هم از مطالب استفاده کنم و هم آن موضوع را مطرح کنم. دکتر سر ساعت آمد. ابتدا دو سه نفری بیشتر نبودیم. ولی دکتر گفتند یک نفر هم که بیاید برای من بس است و شروع کردند. تا بقیه برسند، اولین حکمتی که خواندند، حکمت 204 نهجالبلاغه بود. مضمون تفسیر استاد اینگونه بود:
تولید محتوا یا نوشتن؟
معمولاً هر 10 روز یک بار، یک سری به وبلاگ محمدرضا شعبانعلی میزنم و مطالب جدید را رصد میکنم. گاهی هم پیش میآید که مطالب قدیمی را مرور میکنم. یک مطلبی که قبلاً خوانده بودم و خیلی دوست داشتم و امروز دوباره خواندم، درباره نوشتن بود. آن قدر جلب توجه کرد که بر آن شدم تا خلاصهای از آن را در وبلاگ خودم بیاورم. در ادامه، خلاصهای از مطلب «کتاب نوت بوک ساراماگو | بهانهای برای یادآوری اهمیت نوشتن» ارائه شده است. (برای مطالعه کامل این مطلب، اینجا کلیک کنید)
ظفرنامه - نوشته شیخ الرئیس
ایام دبیرستان بود که با یکی از نرم افزارهای نور آشنا شدم. نرم افزاری که همه آثار شیخ الرئیس ابوعلی سینا رو جمع کرده بود (+). مدام بین کتابها میگشتم. بیشتر کتابها عربی بود ولی چند کتاب فارسی هم بین آنها پیدا میشد که البته خواندن آن با عربی تفاوتی نداشت چون چیزی متوجه نمیشدم. در این بین، به کتاب ظفرنامه رسیدم. همزمان در همان ایام، سریال ابوعلی سینا هم از تلویزیون پخش میشد. خلاصه کمی در جوّ قرار گرفته و کتاب ظفرنامه را علاوه بر مطالعه کامل، یک نسخه هم استنساخ کردم.
الگوی مصرف
اخیراً با یکی از کتابهای آیت الله ری شهری با نام «الگوی مصرف از نگاه قرآن و حدیث» آشنا شدم. معمولاً در دورههای سواد مالی، از چگونگی مصرف درآمد صحبت میکنند. در کنار این دورهها بد نیست با شیوه مصرف درآمد بر اساس روایات هم آشنا شویم که بزرگان دین چه توصیهای برای مصرف درآمد داشتهاند. در این کتاب همه روایات و آیات مربوط به مصرف درآمد جمعآوری و دستهبندی شده است و حجم کمی هم دارد. هم میخواستم این کتاب را معرفی کنم و هم خلاصهای را که از این کتاب آماده کرده، به اشتراک بگذارم.
حاشا و کلا
اولین محرمی بود که با همسرم به هیئت میرفتم. سال قبل به دلیل ابتلا به کرونا از هیئت جاماندم و در بیمارستان بستری بودم. طبق سنت هر ساله، هیئت حاج محمود بعدازظهرها جلسه دارد. از آن جایی که تهران نبودیم، بهصورت مجازی هیئت را دنبال میکردیم. حاج محمود شروع به خواندن کرد:
آیا راهی هست؟
اخیراً با دعای ندبه آشتی کردهام. هفتهها میگذشت و من دعای ندبه نمیخواندم. دوستی داشتم که هر هفته، صبح جمعه فرازی از این دعا را برایم میفرستاد و هر هفته از محتوای این دعا شگفت زده میشدم. البته که قبلاً بارها خوانده بودم ولی شاید کمتر به محتوای آن توجه کرده بودم.
دلتنگ مناجاتهای ماه رمضان
صبح که از خونه بیرون زدم، توی ماشین دنبال این بودم که تا رسیدن به محل کار پخش کنم. گوشی رو زیر و رو کردم. چند تا قطعه رو پیدا کردم ولی فایدهای نداشت، آروم نشدم. تا رسیدم به پوشه مناجات! اولیش رو پخش کردم و با شنیدن آن یاد شبها ماه رمضان و مناجاتهایش افتادم:
شریفه بنت الحسن (علیها سلام)
امسال برای اولین بار مسیر حله را برای پیاده روی انتخاب کرده بودیم. شب در منزل یکی از برادران عراقی ماندیم. آنجا پذیرایی مفصلی از ما شد. حمام و وای فای هم داشت (این دو عامل در انتخاب مبیت بسیار تاثیرگذار است). سه تن از همشهری های عزیز اصفهانی مون هم در آن منزل بودند. صبح موقع رفتن، گفتند که جلوتر که بروید، مزار شریفه بنت الحسن (1) است. یک خیابان فرعی است ولی ماشین مجانی آنجا هست، حتما بروید و زیارت کنید که صاحب کرامت فراوانی است.
ای ماهی دریا برایت گریه کرده
هفت صفر بود. قبل از کرونا که معمولا در این ایام تهران بودم، حتما خودم را به روضه حاج محمود میرساندم ولی امسال اصفهان بودم و اصلا امکان نبود. حتی اتوبوس هم برای رفتن به تهران نبود. همه اتوبوسها راهی اربعین شده بودند. روضه امسال، صبح بود. من هم زودتر راهی محل کار شدم تا در مسیر، از روضه آنلاین بهرهمند شوم. حاج محمود هم همان نوحه معروف را خواند:
راهکار اشک
چند وقتی بود که از طرف بزرگی، کتابی به من هدیه داده شده بود ولی فرصت خواندن آن را پیدا نکرده بودم. تعطیلات بین دو ترم فرصت مناسبی بود تا این کار انجام شود. از هر وقتی که خالی بود، استفاده میکردم تا کتاب تمام شود. کتاب گلستان یازدهم ... ولی نشد...
من نزد تو چگونه هستم؟
یکی از روایتهایی که شاید زیاد شنیده باشیم و هر بار که میشنویم از یک طرف حس خوبی به ما میدهد و از طرف دیگر یادآور یک هشدار به ما میشود، روایتی است که در ادامه مرور میکنیم:
حسن بن جهم میگوید: به حضرت ابیالحسن (امام رضا یا امام کاظم علیهما سلام) عرض کردم:
مسیر حرفهای شدن در مدیریت منابع انسانی
یکی از بهترین راههای یادگیری، نشستن پای صحبت کسانی است که در مسیر قدم برداشتهاند و پس از طی مسیر، اینک به دنبال کسانی که در اول راه هستند، آمدند تا دست آنها را نیز بگیرند و با خود ببرند. خانم دکتر سونیا جلالی یکی از این اساتید است. امروز در وبینار رایگانی که ایشان برگزار کرده بودند، شرکت کردم. «چطور به یک فرد حرفهای در حوزه مدیریت منابع انسانی تبدیل شویم؟»، عنوان این وبینار بود.
درسهایی از سریال سرقت پول (Money Heist)
زیاد اهل فیلم و سریال نیستم ولی اگه چیز خوبی پیدا کنم، خیلی پیگیرم. به پیشنهاد یکی از دوستان بعد از سریال فرار از زندان، سریال سرقت پول رو شروع کردم و خیلی زود چهار فصلش رو تموم کردم. فیلمِ خوب هم مثل کتاب خوب می تونه تأثیرگذار و درسآموز باشه. با خودم گفتم درسها و نکاتی که از این سریال یاد گرفتم رو بنویسم:
دفتر پیداشدگان
این عکس را در اولین سفر متأهلی که به مشهد رفتم، گرفتم. در آخرین لحظاتی که در حرم بودم، هنگام وداع، خودم را در کنار این در یافتم. گویی که خودم را و حتی همسرم را در همین حرم پیدا کردم.
ابهام در فهم علیتها
اساس پیچیدگی به روابط علّی برمیگردد. اگر در مسئلهای، روابط علّی معلولی مشخص باشد، دیگر پیچیدگی ندارد. حال این روابط چگونه میتواند مبهم و غیرقابل فهم باشد؟
خلاصهای از مقاله "تفکر سیستمی: بررسی و تجزیه و تحلیل کتاب سنجی"
در این متن به خلاصه مقاله زیر پرداخته خواهد شد:
Systems Thinking: A Review and Bibliometric Analysis
این مقاله یکی از بهترن مقالات مروری در حوزه تفکر سیستمی است که در سال 2020 منتشر شده است.
بهانهای برای شروع
بسم الله الرحمن الرحیم
از همان سال های دبیرستان (یعنی حدود 1388 تا 1392) شروع به ساخت وبلاگ کرده بودم و گاهی اوقات چیزهایی می نوشتم و یا مطالب مفیدی که در سایت ها و وبلاگ های دیگر می دیدم، بازنشر می کردم. حتی با ورود به دانشگاه، در سال اول که در همان حال و هوای دانشجویی بودم، نفر اول وبلاگ نویسی شدم (با وجود اینکه لب تاب هم نداشتم). اما با گسترش شبکه های اجتماعی و گروه ها و کانال ها، دیگر وبلاگ نویسی از دور خارج شد (حداقل برای من!). البته همچنان این ایده وجود داشت ولی با مسئله کمال گرایی گره خورده بود و در ذهنم این طور نقش بسته بود که اگر میخواهی وبلاگ یا سایتی داشته باشی، باید بهترین وبلاگ و سایت باشد. لذا همین دو عامل باعث شد که تا اکنون کاری نکنم و چیزی ننویسم.
دستهبندی
-
شاکرانه
(۱) -
ماهرانه
(۱) -
شاعرانه
(۱) -
سیستم و تفکر سیستمی
(۲) -
عکاسخانه
(۴) -
تماشاخانه
(۲) -
مدیریت منابع انسانی
(۱) -
حدیثخانه
(۴) -
کتابخانه
(۵) -
کریمانه
(۲) -
خاطرات و سفرنامه
(۴) -
مناجاتنامه
(۸) -
حکیمانه
(۷) -
معرفینامه
(۵)
کلمات کلیدی
- دل نوشته
- آشنایی با بهترینها
- خلاصه نویسی
- مناجات
- معرفی کتاب
- حدیث
- نقشه ذهنی
- امام رضا (علیه السلام)
- توسعه فردی
- در لحظه
- عکسها و تصاویر
- حاج محمود کریمی
- نوشتن
- تولید محتوا
- سفرنامه
- خاطره بازی
- نوا
- مدیریت سیستمها
- شعر
- دکتر عادل آذر
- امام حسن (علیه السلام)
- پیچیدگی
- تفکر سیستمی
- وبلاگ نویسی
- شکر نعمت
- پرسشنامه
- استاد
- تصمیمگیری
- استراتژی
- مدیریت توجه